دوست جون از تهران اومده بود با نی نیش. نی نی عشقه رفته بودم پیشش. همه بچه هارو دوست دارم ولی بعضی بچه ها به دل آدم میشنن. نیکا یکی از اون دخملاست که به دلم نشست. جیگره. اومدم خونه دلم واسش تنگ شده. تولد من و نیکا توی یه روزه ;)
ژیلا همیشه همراهم بوده توی سخت ترین و بدترین لحظه های زندگی کنارم بوده، توی شادترین لحظه های زندگیم کنارم بوده، همیشه بوده. از تک تک اخلاق هایی که بدم میاد اثری در ژیلا نیست.
ژیلا و ماهره دو تا از شانس های من توی زندگیم بودن. دوستِ جونی بودن و هستن.
هر وقت ژیلارو میبینم میگم کاش تو و ماهره اینجا بودین این هنگامه میرفت تهران :دی
اسمِ دوستِ جونیِ شما چیه؟
نیکا و لیدیِ خسته